آرزوی عبد
بیخود شدهی روی چو ماهت باشم
آمـاج هدفهـای نـگـاهـت بـاشم
گاهی قدمی بر سر این خاک بنه
تا گرد و غبار کوره راهت باشم
شاعر:سید حسن صفوی
آرزوی عبد
بیخود شدهی روی چو ماهت باشم
آمـاج هدفهـای نـگـاهـت بـاشم
گاهی قدمی بر سر این خاک بنه
تا گرد و غبار کوره راهت باشم
شاعر:سید حسن صفوی
باز این دل من هوای کویت دارد
سرمست شده نشان ز رویت دارد
بیچاره دوباره در امید وصلت
تابیده و بس هوای مویت دارد
با آرزوی وصل تو ای یار سپید
خوشبو شده و شمیم بویت دارد
هر دم هدفش رسیدن توست به سر
این دل به حقیقت آرزویت دارد
با اینکه پر از گناه و معصیت و زشتی است
اما هوس سیر به سویت دارد
شاعر:سید حسن صفوی