به نام خالق انسان
از بدو تولد یک کودک به انحاء مختلف به او گفته میشود که بهترین جهان ممکن همین است و غرب حد اعلای آزادی است، هزاران شبکهی تلویزیونی و ماهوارهای و رادیویی با زبانها و گویش های مختلف و البته نشئت گرفته از یک سرچشمهی واحد این سخنان را در قالب های متفاوت و به جذاب ترین اشکال برای اقشار مختلف سنی و جنسی با علایق متفاوت فریاد میزنند تا امکان ساختن دنیایی دیگر را حتی در ذهن انسانها ندهد تا انسان کماکان به دنبال گمشدهاش بگردد....
و نظام های آموزشی هم کاری غیر از این نمیکنند و از ابتدای دبستان تا انتهای دانشگاه با هدف تربیت شهروند مطیع قانون تلاش بیوقفه میکنند تا انسانی غیر الهی و به دور از اصالت حقیقی خود تحویل دهکدهی جهانی بدهند
آیا انسان در این نظام زندگی حقیقتا در بند و مهجور نیست؟
انسان به خاطر سیطرهی غرب میاندیشد که آزاد است ولی غافل از اینکه از همهی ادوار حیاتش بیشتر در بند ماده و غیر خدا اسیر است
اگر انسان غربی را آزاد بدانیم مثل این است که مجسمهای را آزاد دانسته باشیم
والسلام